مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها
دل فاطمه است دلبر و دلدار، فاطمه است مشکل گشای هر چه گرفتار، فاطمه است مرهون لطف حضرت زهراست کائنات کانـونِ مـهـربانیِ بـسـیار، فـاطمه است تـنـهـا نـه بــوتـراب کـه کـل وجــود را خورشیدِ روز و ماه شب تار، فاطمه است بایـد که پـای درس مقـامـاتِ او نشـست بخشش، وفا، نجابت و ایثار، فاطمه است گوهـر شناس تر ز عـلی باز هم علیست مـولا شناخت دُرِّ گهـربـار، فاطمه است در مشکلات، آنکه گرفته است دست ما یک بار نه، دو بار نه، صد بار، فاطمه است یک روح در دو تن، تو بگو فاطمه علیست یا نه، بگو که حـیدر کرار، فاطمه است تحکـیم ساخـتـار امـامت ازین دو تاست بانی ابالحسن شد و معمار، فاطمه است اینکه بهشت یا که جهـنم نصیب کـیست محشر یقین بدان تو که مختار، فاطمه است ما را به دیـدِ لطف خودش میکـند نگاه محشر امیدِ هر چه گنهکار، فاطمه است ذکرش شفاست، یک تنه حل المسائل است حـلّال، در مواقـع دشـوار، فاطمه است روز ظهور، شرق و شمال و جنوب و غرب هم شرح، هم گـزیدۀ اخبار، فاطمه است جـان داده است پـای ولایت بدون شرح در حفظ این مقوله علمدار، فاطمه است در فـاطـمــیّـه خـلـق، عــزادارِ مـادرنـد اما برای حـیـدر عـزادار، فـاطـمه است وای از دل امـام حـسن بـیـن کـوچـههـا مجروحِ ضربِ سیلیِ کفار، فاطمه است بـایـد خـدا بـه دادِ دلِ مــرتــضـی رسـد حائـل مـیـانۀ در و دیـوار، فـاطمه است طوری لگد زدند بر آن در که شک کنی در پشت دربِ خانه نه انگار، فاطمه است سـنگـیـنیِ در و غـمِ دیـوار یک طـرف نزدیک تر از آن دو به مسمار، فاطمه است در عـرصۀ ادب هـمه از او نـوشـتـهاند مضمونِ نابِ اکـثرِ اشعار، فاطمه است |